كُتب علي نفسه المحبه(1)

بار نخست

دریاکناری بود شايد

و كسي حديث چشمان تو را به ميان آورد

ماهیان

فال گوش ایستاده بودند

موج‌ها در شتاب رسیدن به ساحل

از شانه‌های هم بالا می‌رفتند

من

دریا

ماهی‌ها

همه تشنهٔ شنیدن از تو بودیم

و مهتاب بی‌خیال در مدار خودش بود.